گفت این جویدن کتاب است
نفهمید این جویدن توست
تو را مزه میکنم
مدام
تکههای دوست داشتنت را از راستدندانها بین چپدندانها میفرستم
شوری و تندی و تلخیات
مزه میکنم تکهتکه
بخش بخش
پارت پارت
سلول به سلول
دوست داشتنت را
نباید از گیر برود حتا ذرهای نفرت
ذرهای آسیب
ذرهای خشم و ناخوشی مرتبط به تو
چون شتر میجوم و قورت میدهم و آهسته زمان میکشم به پایت ولی
هضم نمیشود و بالا میآید
هضم نمیشود
هی برمیگردد و مزه میشود
دردسری شده دوست داشتنت
1403/03/12
آخرین دیدگاهها